گرگانی یا استرآبادی زبانی است فرومرده که آن را بهواسطهٔ آثار حروفیِ قرن هشتم و نهم هجری میشناسیم. از آغاز انتشار متون حروفی بیش از قرنی میگذرد، اما گرگانی هنوز ناشناس مانده و در فقهاللغهٔ ایرانی جایی نیافتهاست. این مقاله نخست به تدوین دستور زبان گرگانی میپردازد (بخش I) و نتایج آن را به مصرف ردهشناسی در تقابل با زبانهای پیرامون میرساند (بخش II). بخش III در چارچوب درْزمانی واجهای گرگانی را با زبانهای خویشاوند مقایسه میکند. از این بررسیها آشکار میشود که گرگانی زبانی مستقل از دیگر زبانهای ایرانی غربی است و برخلاف طبری تبارِ استوارِ شمالغربی دارد و ازاینرو به همسایهٔ جنوبی خود –کومشی– نزدیک است.